Web Analytics Made Easy - Statcounter

تقی آزاد ارمکی گفت: صحبت از علوم اجتماعی ایرانی یا علوم اجتماعی اسلامی یک خطای استراتژیک است. ما هر چه بیشتر به این بحث بپردازیم به دوگانه جامعه شناسی کاربردی و محض دامن زده ایم.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «جامعه، علم و علوم اجتماعی کاربردی» شنبه ۲۰ آبان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با سخنرانی تقی آزاد ارمکی برگزار گردید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی در این نشست گفت: کسانی همچون پارسونز به دو گانه جامعه شناسی محض و کاربردی معتقدند که بنده با این تقسیم بندی مخالفم. از همه بدتر و از همه بهتر در این میان هابرماس است که در عین حالی که خود در فضای جامعه اروپایی زیست می کند از طرفی هم دغدغه توزیع سرمایه داری را دارد و هم دغدغه پیدایش حوزه عمومی. آن جاهایی که متأثر از پارسونز است دچار نگاه بدی است و دچار همین نگاه دوگانه کاربردی و محض می شود.

تقی آزاد ارمکی در ادامه گفت: بحث علوم اجتماعی کاربردی در جامعه آمریکا خیلی مطرح است. اینجاست که به جای خروجی تفکر و توزیع قدرت و نظام اجتماعی و مناسبات اجتماعی، دموکراسی و جامعه مدنی خروجی خواهد بود. این دوگانگی قابل حل نیست و باقی ماندن در یک ستیز است. این می شود که در آمریکا عده ای از پایان جامعه شناسی صحبت می کنند و عده ای دیگر جامعه شناسی را تنها راه نجات و بقاء جامعه آمریکایی و جامعه مدرن می دانند.

این استاد دانشگاه افزود: در جامعه شناسی آمریکایی یک استثناء وجود دارد و آن پدیده ای به نام مکتب شیکاگو است. مکتبی که بدون دغدغه توضیح پیرامون چگونگی پیدایش سرمایه داری و در کنار آن حوزه عمومی، نحوه عمل و زیست جامعه مدرنی به نام جامعه شیکاگو که سرمایه داری در آن بیشترین حضور را دارد را توضیح می دهد. در جامعه شناسی شیکاگویی آسیب شناسی نیز انجام می شود اما متفاوت از شیوه هابرماس و مکتب کلمبیا است. به جز مکتب شیکاگو که استثناست باقی جامعه آمریکا همان نگاه و زیست دوگانه را به جامعه شناسی دارند.

تقی آزاد ارمکی سپس گفت: چون نتوانسته اند تناقض آزادی خواهی و دموکراسی با سرمایه داری را حل کنند شروع کردند به چاقو زدن و دو پاره کردن علوم اجتماعی. یک دسته جامعه شناسی ای را دنبال کردند که به توضیح ساختارها می پردازد و دسته دیگر هم به توضیح آسیب ها. این مشکل همچنان پابرجاست که البته با مشکلی که ما در جامعه خودمان داریم متفاوت است.

وی در ادامه اظهار داشت: در جامعه ما نمی دانم بحث جامعه شناسی کاربردی چگونه وارد شده است. باید تاریخ این اتفاق را مطالعه کنیم. با مرور کلی ای که به این مسأله داشته ام به این نتیجه رسیده ام که مؤسسان جامعه شناسی در ایران اصلاً با نگاهی که ما امروز داریم به این علم نگاه نکرده اند. حتی کسی مثل نراقی هم این کار را نکرده است. امروز در جامعه ما چون این بحث مطرح می شود که جامعه شناسی علمی غربی است، صحبت از جامعه شناسی ایرانی و کاربردی می شود.

تقی آزاد ارمکی افزود: شریعتی و سروش از کسانی هستند که این نوع حمله را به جامعه شناسی کرده اند. همچنین کسانی چون شایگان، آل احمد، مطهری و ... . این دست بحث ها آشوب و نابسامانی به وجود آورده است. عوامل دیگری هم به این بحث کمک کرده است. مانند توسعه در ایران، پدیده هایی مانند انقلاب و جنگ، تحولات اجتماعی، اقدامات دولت ها و جریان های سیاسی و در نهایت اقتضاعات اجتماعی. در نتیجه پدیده سنجش افکار به طور جدی و فراگیر شکل می گیرد که تحت عنوان بررسی آسیب های اجتماعی وارد جامعه شناسی هم می شود. در حال حاضر وجه غالب جامعه شناسی ایرانی پیرامون آسیب های اجتماعی است.

وی همچنین گفت: ما شبیه جامعه آمریکا عمل کردیم. هم در آمریکا و هم در ایران جامعه شناسی از بیرون وارد شده و سعی بر کاربردی و بومی شدن شکل گرفته است. به نظر من صحبت از علوم اجتماعی ایرانی یا علوم اجتماعی اسلامی یک خطای استراتژیک است. ما هر چه بیشتر به این بحث بپردازیم به دوگانه جامعه شناسی کاربردی و محض دامن زده ایم و منجر به این خواهد شد که وجه علوم اجتماعی محض قوی تر، تئوریک تر، اینتلکتوال تر، رادیکال تر و انتقادی تر شود و علوم اجتماعی کاربردی کمتر، نحیف تر، محافظه کارانه تر و جزئی نگر تر شود. اتفاقی که در جامعه آمریکا افتاد.

وی ادامه داد: علوم اجتماعی کاربردی نهایتاً به دانش سیاست اجتماعی منجر نمی شود بلکه به سیاست گذاری و مهندسی اجتماعی خواهد رسید. باید به دیسکورس ها و سؤالات بنیادی علوم اجتاعی برگردیم. دورکیم با کسانی که مخالف جامعه شناسی اند و همچنین با آمار اجتماعی مخالفت جدی می کند و این مسأله جامعه شناسی را از انسانی که موضوعش است جدا می کند. نه این که آمار چیز بدی باشد بلکه سازمانی که آمار را تولید می کند نهایتاً یک معنای انحرافی و حداقلی و مسأله ساز از جامعه می سازد. همچنانی که نظام آمار ایران گمراهی درباره فهم امر اجتماعی ایجاد کرده و می کند. دورکیم می گوید جامعه شناسی آمار اجتماعی، خدمات اجتماعی و سیاست اجتماعی نیست. بلکه معرفتی بعد از این هاست. فهم من این است که منظورش این است که جامعه شناسی ما را به فهم مسایل اساسی جامعه می رساند. به این دلیل است که من می گویم باید به سمت بنیان های جامعه شناسی حرکت کنیم.

تقی آزاد ارمکی در ادامه عنوان کرد: ما در ایران درگیر مسایل اجتماعی ای هستیم که مسایل اساسی اجتماعی نیست. جامعه شناسی به ما توصیفی جامع، دقیق و عمیق از جامعه ارائه می دهد. اگر این راه را دنبال کردیم مقدمات رسیدن به جامعه شناسی کاربردی و کارآمد را فراهم کرده ایم. نه سنجش افکار و آمار اجتماعی و نه ارزش ها و نظرات ارزشی و ایده آل ها این کار را نمی توانند بکنند. جامعه شناسی بیش از آن که غربی باشد جهانی است. بیش از آن که استعماری باشد عقلانی است. از این معارف عقلانی استفاده کنیم تا سؤالات و مسایل اساسی ایران را پیدا کنیم. اگر این روش را دنبال کنیم خواهیم دید که پیدا کردن و حل مسایل اجتماعی ایران بسیار کار آسانی است.

وی در انتها گفت: اصحاب جامعه شناسی بدلی یا شبه جامعه شناسی در ایران وجود دارند که عبارت اند از متألهان، سیاست مداران، روشنفکران و مهندسان اجتماعی. این ها بدل کاران اجتماعی هستند که راجع به تمام مسایل اجتماعی ایران نظر می دهند و راه حل ارائه می دهند. این مسیر ما را به یک جامعه شناسی جزئی و رو به افول خواهد برد.

این نشست در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.

گزارش از محمد بحرینی

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۶۹۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلنگری جامعه‌شناختی به بحران آب

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.

نرگس آذری (دکتری جامعه‌شناسی سیاسی) در مقاله‌ای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعه‌شناسی ایرانی» به این موضوع اشاره می‌کند که دامنۀ بحران‌های محیط‌زیستی ایران اکنون به بحران‌های اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامه‌های جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.

*  گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا 

این نویسنده در این پژوهش می‌نویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارش‌های رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگل‌های کشور خبر می‌دهد به گونه‌ای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگل‌های عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شده‌اند.

آذری در ادامه به این مهم اشاره می‌کند که اکثر شهر‌های کشور فاقد سیستم‌های تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.

* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست

به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی  فراوان مرتبط به انواع آلودگی‌ها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سال‌های اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنش‌های مربوط به محیط‌زیست را موجب شده است.

بحران کمبود منابع آبی در سال‌های اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنش‌های سیاسی مربوط به محیط‌زیست را موجب شد

این پژوهشگر بیان می‌کند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زاینده‌رود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفت‌های شدید با پروژه‌های سدسازی، انتقال آب از سوی بهره‌برداران یا شهروندانی که متأثر می‌شوند، محیط‌زیست به عینی‌ترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.

این استاد جامعه شناسی توضیح می‌دهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهر‌ها و روستا‌ها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و به‌ویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانه‌های خارج کشور تبدیل شده است.

* بحران آب و جامعه

آذری در این مقاله می‌نویسد: با وجود آن که شاید بحران‌های مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاه‌های کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکل‌های صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهی‌های طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.

این پژوهش به این موضوع اشاره می‌کند که بحران آب موجب کنشگری گروه‌های اجتماعی در عرصه‌های قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را می‌توان در چالش‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژه‌های عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.

در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.

* جامعه‌شناسی محیط‌‌زیست

 جامعه شناسی محیط‌‌‌زیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیط‌‌زیست و تأثیراتی است که بر هم می‌گذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحران‌های محیط‌زیستی نیز هست. با این تعریف، جامعه‌شناسی محیط‌زیست در واقع به دنبال نوعی جامعه‌شناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانه‌ای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار می‌داد.

پارادایم طبیعت‌گرایی زمانی که به جامعه‌شناسی می‌رسد تبدیل به جامعه‌شناسی محیط- زیست می‌شود، رویکردی راست‌گرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بی‌آنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده می‌گیرد

این که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بی‌نگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کرده‌اند. این جایگاهِ هستی‌شناختی موجب ایجاد خطا‌های شناختی ما شده است، خطا‌هایی که بهایش را با بحران‌های کنونی محیط‌زیستی می‌پردازیم.

این درحالی است که جامعه‌شناسی به عنوان تفکری  نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعه‌شناسی محیط‌زیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.

جامعه‌شناسی محیط‌زیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعه‌شناسی محیط‌زیست را هم در همین راستا می‌توان یافت:

در واقع جهت تحلیل جامعه‌شناسانۀ مسائل زیست‌بومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر می‌سازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیط‌زیست با دنیای پیرامون ما بلکه به‌عنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.

پارادایم طبیعت‌گرایی زمانی که به جامعه‌شناسی می‌رسد تبدیل به جامعه‌شناسی محیط-زیست می‌شود، رویکردی راست‌گرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیط‌زیست پیرامونش است بی‌آنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده می‌گیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیط‌زیست از حذفِ انسان از محیط‌زیست و مداخلۀ انسان در آن می‌انجامد بی‌آنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعه‌شناسی محیط‌زیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعه‌شناسی است به گونه‌ای که جز آن ممکن نباشد.

در سوی ِدیگر، اما محیط‌زیست دیگر در پارادایم طبیعت‌گرایانه نمی‌گنجد و تفکر انتقادی جامعه‌شناسی نیز قادر به حفظ محیط‌زیستی بودن خود نیست.

* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناخت‌شناسی در جامعه‌شناسی

در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناخت‌شناسی در جامعه‌شناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسی‌اش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.

این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحران‌های زیست محیطی سخن می‌گوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را می‌سازد که برهه‌های هستی‌شناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکل‌گیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است. 

گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعه‌شناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • دیدگاه‌های متعدد در اسلامی‌سازی علوم انسانی بررسی شد
  • کتاب «اسلام و مبانی حقوق بشر» نقد و بررسی می شود
  • اسلامی‌سازی علوم انسانی امری ضروری است
  • امام صادق (ع) بنیانگذار تمدن نوین بشری
  • پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی
  • امام جعفر صادق (ع) بشریت را به سوی علم و دانش رهنمون ساخت
  • تلنگری جامعه‌شناختی به بحران آب
  • رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدست‌سازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکاف‌های عمیق‌تری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم می‌بینیم/ گروه‌های مختلف مردم به همدیگر احترام می‌گذارند
  • لزوم کاربردی کردن محصولات پژوهشی برای تبدیل علم به ثروت
  • چرا کاربست‌های پژوهشی در جامعۀ ایران زمینه زدوده هستند؟